سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از دست باران خورده خیست

به کدامین باد ..

پیوند زنم ....

ابر دلدادگی ام را

میل سفر دارد دلم

تا شهر باران

من اینجا لا به لای تشنگی

یک کاکتوس ...دلتنگی

هر شب خواب باران میبیند دلم

شب چشمان تو نزدیک است

آسمان نزدیک است

دست من اما دور

از دست باران خورده خیست

به کدامین پرستو

 بسپارم سردی زمستان

این انتظار را...

دشت دل..

 میل شکفتن

میل بهار

سبزی باغ تمنا را دارد هوا

هر لحظه پای این جنگل خالی

میزنم پیوند...

 برگهای سوخته از قهر سرما را

با تن شاخسار

آهای بانوی جنگل ..دختر دریا

من اینجا در کویری داغ

تشنه یک قطره بارانم